جدول جو
جدول جو

معنی نظام الدین قمری - جستجوی لغت در جدول جو

نظام الدین قمری
(نِ مُدْ دی نِ قُ)
از شعرای قرن هفتم اصفهان و با کمال الدین اسماعیل و اثیرالدین اومانی معاصر است و به روایت مؤلف عرفات مداح آل صاعد و نیز ابوبکر بن سعد زنگی بوده است. او راست:
سرگشته دلم در آرزوئی مانده ست
در چنبر زلف ماه روئی مانده ست
این شیر همیشه بود زنجیرگسل
و امروز چنین بسته به موئی مانده ست.
به خدائی که دست قدرت او
آرد از شاخ خشک میوۀ تر
که مرا بی رخت شراب مباد
نیست جز آب چشم و خون جگر.
(از مجمعالفصحا چ مصفا ج 3 ص 1410) (صبح گلشن ص 529) (قاموس الاعلام ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نِ مُدْ دی نِ)
محمود یزدی ملقب به نظام الدین و مشهور به شاعر البسه. از شاعران قرن نهم است. وی به تقلید ابواسحاق معروف به بسحاق اطعمه (که توصیف طعامها را موضوع شاعری کرده بود) توصیف انواع جامه ها را موضوع شعر خویش قرار داد. دیوان البسۀ وی گذشته از قطعات پراکنده مشتمل است بر منظومۀ اسرار ابریشم، جنگ نامه، مخیطنامه ورسالۀ آرایش نامه و رسالۀ تعریفات و رسالۀ صد وعظو نامۀ پشم با ابریشم. از حیات این شاعر اطلاع دقیقی در دست نیست. مطابق تحقیقی که ادوارد براون کرده است و با توجه به دورۀ حیات شاعرانی که اشعارشان مورد استقبال و تقلید نظام الدین واقع شده است می توان استنباط کرد که وی در حوالی سال 866 هجری قمری حیات داشته است. از غزلیات اوست:
ز اطلس فلکم پردۀ در طنبی است
به طاقچه مه و خور جام و کاسۀ حلبی است
به پرده شاهد کمخا و جلوه گر میخک
بهم برآمده دستار کاین چه بلعجبی است
به صوف از آنجهت انگوره ای لقب کردند
که گه گهی لکه بر وی ز بادۀ عنبی است
در اینکه صندلی بقچه کش به پایه رسید
سبب مپرس که آن را دلیل بی سببی است
وجب وجب همه شب چار شب بپیمایم
چه صرفها که مرا در نهالی عزبی است
به رخت خانه قاری خرام و زینت بین
که متکای مهش گرد بالش طنبی است
ز نظم البسۀ قاری به پارسی گویان
((زبان خموش ولیکن دهان پر از عربی است)).
(از سعدی تا جامی صص 467-472)
لغت نامه دهخدا
(نِ مُدْ دی)
حسن بن محمد بن حسین قمی نیشابوری مشهور به اعرج وملقب به نظام الدین، از شاگردان قطب الدین شیرازی (متوفی 711 هجری قمری) و از دانشمندان و شعرای قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری است وی در ریاضیات و نجوم و تفسیر و علوم ادبی استاد بوده است و تا سال 730 هجری قمری حیات داشته است. از تصنیفات اوست: تفسیرالتحریر که حاشیه ای است بر تحریر مجسطی از خواجه نصیرالدین طوسی، کشف الحقایق در شرح زیج ایلخانی تألیف خواجه نصیرالدین طوسی، تفسیر غرائب القرآن معروف به تفسیر نیشابوری مؤلف به سال 728، اوقاف القرآن، البصائر فی مختصر تنقیح المناظر، و توضیح الذکر در شرح تذکرۀ خواجه نصیرالدین طوسی و شرح نظام بر شافیۀ ابن حاجب و رساله ای در حساب. او راست:
رخ چو لالۀ تو خطعنبرین دارد
بنفشه روی ترا زلف بر زمین دارد
دلم فدای غمت کرد جان دگر چه کند
که در جهان دل مسکین من همین دارد.
(از تاریخ ادبیات در ایران، دکتر صفا ج 3 ص 264) (اعلام زرکلی ج 2 ص 234) (صبح گلشن ص 529) (فهرست کتاب خانه مدرسه عالی سپه سالارج 2 ص 350) (ریحانه الادب ج 4 ص 208) (قاموس الاعلام ج 6). نیز رجوع به کشف الظنون ذیل غرائب القرآن، و روضات الجنات ص 225. و هدیهالاحباب ص 257 شود
لغت نامه دهخدا